پایان سالها انتظار دیدن مردی بود
پایان سالها انتظار دیدن مردی بود که حالا پیر شده بود
وقتی از دور دیدمش دندانهایش افتاده بود دماغش شکسته بود در نامه نوشته بود که پیر شدهام باورم نمیشد، حالا که از دور میآمد شبیه هفتاد سالهها بود.
https://defapress.ir
defapress.ir
07 Mar 2025 08:30:02 +0330
info@defapress.ir
۰۸:۴۸:۱۶ ,۱۴۰۳/۱۲/۱۷
صفحه در منبع